koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با near

near

حرف اضافه

US /ˈniɚ/

(حرف اضافه) نزدیک

I left that near the door.

من آن را نزدیک در گذاشتم.

They live near Paris.

آن ها نزدیک پاریس زندگی می کنند.

near

قید

nearer; nearest

(قید) نزدیک (دو مثال اول) – تقریبا یا تقریبا در حال انجام کاری یا تقریبا در حالتی بودن (مثال سوم و چهارم) - (as) near as I can tell/figure طبق آنچه که من می دانم یا تا آنجا که من می دانم

We heard voices as we drew near the village.

همین که به آن روستا نزدیک شدیم، صداهایی شنیدیم. (drive near نزدیک شدن)

The end of the war was near.

پایان آن جنگ نزدیک بود.

I'm as near certain as can be.

من تقریبا در حد امکان، مطمئن هستم.

A lot of the women were near tears.

بسیاری از زنان تقریبا در حال گریه بودند.

She said that as near as she can tell she'll be here by six o'clock.

او گفت که تا آنجا که می داند، ساعت 6 اینجا خواهد بود.

near

صفت

nearer; nearest

(صفت) نزدیک – شبیه (معمولا به صورت nearest و به معنی شبیه ترین – مثال پنجم) – برای اشاره کردن به سمت یا طرف یا بخش و غیره چیزی که نزدیک تر است (مثال آخر)

Her house is very near.

خانه او خیلی نزدیک است.

her nearest rival

نزدیک ترین رقیب او (کسی که در یک مسابقه پشت سر او است)

in the near future

در آینده نزدیک

near relatives

اقوام نزدیک

The lake was the nearest thing to an ocean that she had ever seen.

این دریاچه شبیه ترین چیز به اقیانوس بود که او تاکنون دیده بود.

the near bank of the river

ساحل نزدیک رودخانه (طرفی از رودخانه که گوینده در همان سمت است)

(صفت – ادامه بررسی معنی واژه) تقریبا

Her victory is a near certainty.

پیروزی او تقریبا قطعی است.

near

فعل

nears; neared; nearing

(فعل) نزدیک شدن

The ship was nearing the harbor.

کشتی به بندر نزدیک می شد.

The project is nearing completion.

این پروژه به پایان نزدیک می شود.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها