koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با lift

lift

فعل

US /ˈlɪft/

lifts; lifted; lifting

(فعل) بلند کردن - spirits lift یا mood lifts یا lifts your spirits/mood خوشحال شدن، از غم کاسته شدن (مثال آخر)

lift a bottle of water

بلند کردن یک بطری آب

I lifted the baby out of the chair.

من بچه را از روی صندلی بلند کردم.

The beauty of the sea lifted his spirits.

زیبایی دریا او را خوشحال کرد.

(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) (در مورد ابر، مه، باران یا دود) حرکت کردن و ناپدید شدن – پایان دادن یا برداشتن به یک قانون یا رسم (مثال دوم) – دزدیدن یا بالا کشیدن یا کش رفتن

You can see the mountains when the clouds lift.

وقتی ابرها ناپدید می شوند می توانید این کوه ها را ببینید.

The state has temporarily lifted its ban on smoking in streets.

این ایالت موقتا ممنوعیت سیگار کشیدن در خیابان ها را برداشته است.

an idea lifted from another book

این ایده که از یک کتاب دیگر کش رفته است

lift

اسم

lifts

(اسم) سواری مجانی – آسانسور (در بریتیش – مثال دوم) – احساس خوشحالی

Could you give me a lift to the station?

آیا می توانی مرا به ایستگاه برسانی؟

We took the lift to the fifth floor.

او با آسانسور به طبقه پنجم رفت.

Passing the exam gave him a real lift.

قبول شدن امتحان به او یک خوشحالی واقعی داد (واقعاً او را خوشحال کرد).

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها