عضویت عضویت در سایت

تماس تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با ban

ban

فعل

US /ˈbæn/

bans; banned; banning

(فعل) ممنوع کردن، منع کردن

a campaign to ban smoking in public places

کمپینی برای ممنوع کردن سیگار در مکان های عمومی

He was banned from the meeting.

او از ملاقات منع شد.

The group unanimously voted to ban all people who were under six feet.

گروه یک صدا رای داد تا همه مردمی که زیر 6 فوت قد دارند را (از عضویت) منع کنند.

Health officials are trying to expand their field in order to ban cigarette advertising from newspapers and magazines.

مسئولان بهداشت در تلاشند تا دامنه فعالیت خود را گسترش داده و تبلیغات سیگار را در روزنامه ها و مجله ها ممنوع کنند.

I want to ban all outsiders from our discussion on security.

من می خواهم افراد غیر را از بحث در مورد امنیت منع کنم.

ban

اسم

bans

(اسم) ممنوعیت

a smoking ban

یک ممنوعیت در سیگار کشیدن

to put a ban on sth

ممنوعیتی بر چیزی اعمال کردن

to lift the ban on sth

ممنوعیت را از چیزی برداشتن

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها