koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

بخش های مختلف وب سایت کوبدار
قسمت های مختلف وب سایت آموزشی کوبدار
صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت جستجو در سایت کوبدار
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با sea

sea

اسم

US /ˈsiː/

seas

(اسم) دریا – تعداد زیادی از چیزی (مثال سوم) – هر یک از مناطق وسیع و صاف در سطح ماه یا مریخ

She was sailing the open sea.

او داشت در دریای آزاد قایقرانی می کرد.

the Mediterranean Sea

دریای مدیترانه

The teacher looked down and saw a sea of smiling faces.

معلم به پایین نگاه کرد و تعداد زیادی صورت خندان دید.

(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) at sea الف: مشغول انجام فعالیتی در دریا ب: گیج یا نا مطمئن (مثال دوم) - between the devil and the deep blue sea موقعیتی که در آن باید بین دو چیز ناخوشایند یکی را انتخاب کنید - fish in the sea اینکه بگویید افراد بسیار زیادی برای برقراری رابطه عاطفی در دسترس هستند - go to sea قایقران شدن، ملوان شدن - out to sea در دریا و بسیار دور از خشکی (مثال سوم)

Is your mother at sea yet?

آیا مادرت هنوز در دریا است؟

When it comes to higher math, John is totally at sea.

وقتی بحث ریاضیات سطح بالاتر به میان می آید، جان کاملا گیج می شود.

The boat headed out to sea.

کشتی عازم دوردست شد.

(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) put (out) to sea اسکله یا بندر را ترک کردن

The ship put to sea.

کشتی از اسکله خارج شد.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها