برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با honor + تلفظ صوتی
ترجمه و جمله با honor
(اسم - در بریتیش honour) افتخار – شرافت – نشان یا مدال یا لوح افتخار
It is an honor to meet you.
ملاقات با شما افتخار است.
David has always been a man of honor.
دیوید همیشه مردی با شرافت بوده است.
to win the highest honor
بدست آوردن بالاترین نشان افتخار
(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) Honor عنوان یک قاضی یا شهردار و غیره، قربان (مثال اول) - do the honors پذیرایی کردن - be on your honor به قول خود عمل کردن، قول دادن
No, Your Honor.
نه خیر، قربان.
honor
فعل
honors; honored; honoring
(فعل - در بریتیش honour) افتخار کردن، قدر دانستن – عملی کردن توافق یا یک وعده – پذیرفتن چیزی مانند چک یا سند و غیره به عنوان پرداخت – honored (صفت) مفتخر (مثال آخر)
When we got married, we promised to love and honor each other.
وقتی ازدواج کردیم، قول دادیم یکدیگر را دوست بداریم و قدر هم را بدانیم.
We need to find an appropriate way to honor these brave people.
ما باید راه مناسبی برای قدر دانی از این افراد شجاع پیدا کنیم.
We are honored that you have come to speak to our students.
ما مفتخریم که شما آمده اید تا برای دانش آموزانمان سخنرانی کنید.
He claims that the company failed to honor the contract.
او ادعا می کند که این شرکت در عمل به قرارداد شکست خورده است.
honor a check
پذیرفتن یک چک
an honored guest
یک مهمان مفتخر
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: