برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با fresh
ترجمه و جمله با fresh
(صفت) تازه – متفاوت، تازه
نان تازه پخت شده
The events of last year are still fresh in people’s minds.
وقایع سال گذشته هنوز در ذهن مردم تازه است.
I think it's time we tried a fresh approach.
معتقدم زمان آن است که ما یک رویکرد تازه امتحان کنیم.
(صفت – ادامه بررسی معنی واژه) آب بدون نمک، آب شیرین – سر حال (مثال دوم) - گستاخ
There is a shortage of fresh water on the island.
کمبود آب شیرین در این جزیره وجود دارد.
I awoke feeling fresh and ready to go.
من سر حال از خواب پا شدم و آماده رفتن هستم.
Don’t get fresh with me, young woman!
با من گستاخی نکن، زن جوان!
(صفت – ادامه بررسی معنی واژه) a breath of fresh air الف: هوای خوب و تازه ب: کسی یا چیزی که متفاوت و جذاب یا خوب و غیره است (مثال اول) - fresh from something یا fresh out of something (در آمریکایی) الف: به تازگی تحصیل یا آموزش را تمام کردن و فاقد تجربه بودن (مثال دوم) ب: به تازگی از جایی آمدن، به تازگی چیزی را تجربه کردن ج: اینکه بگویید که دیگر چیزی را ندارید (مثال سوم) - fresh off the boatبه تازگی به یک کشور رسیدن – freshly (قید) تازه، به تازگی
fresh
قید
(قید) اخیرا، به تازگی
a fresh-baked pie
کیک تازه پخته شده
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: