معنی arrive به فارسی | دیکشنری آموزش زبان انگلیسی کوبدار
مجموعه های آموزش زبان انگلیسی کوبدار:
1: آموزش 504 واژه ضروری زبان انگلیسی 2: آموزش لغات پرکاربرد جهت شرکت در آزمون های زبان انگلیسی(فعل) رسیدن به جایی (مثال اول) – فرا رسیدن، شروع شدن (مثال دوم) – متولد شدن یک بچه (مثال سوم)
We finally arrived in Rome.
ما در نهایت به رم رسیدیم.
The leaves starting to turn brown is a sign that autumn has arrived.
قهوه ای شدن رنگ برگ ها نشانه فرا رسیدن پاییز است.
Sharon’s baby arrived on the date she was expected.
بچه شارون در تاریخی که انتظار می رفت به دنیا آمد.
(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) to have arrivedموفق شدن، به شهرت رسیدن (مثال اول) - arrive at به چیزی مانند یک تصمیم رسیدن یا دست پیدا کردن (مثال دوم)