برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با record
ترجمه و جمله با record
(اسم) رکورد (مثال اول) – سابقه (مثال دوم و سوم) – صفحه گرامافون (که در آن موسیقی یا صدایی ضبط شده است) – موسیقی که روی سی دی یا صفحه گرامافون و غیره ضبط شده است (آلبوم - مثال آخر)
She set a new world record in swimming.
او در شنا یک رکورد جهانی تازه ثبت کرد.
She has a good driving record.
او سابقه رانندگی خوبی دارد. (خلاف کمی کرده است یا نکرده است)
All medical records are kept confidential.
تمام سوابق پزشکی محرمانه نگه داشته می شوند.
They released their first record in 1990.
آن ها اولین آلبوم خود را در سال 1990 منتشر کردند.
(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) for the record الف: برای ثبت یا ذخیره رسمی (مثال اول) ب: محض اطلاع (مثال دوم) - off the record برای گفته می شود که حرفی که می خواهید بزنید رسمی نیست و نباید ثبت شود
For the record, the police never charged me.
برای اینکه ثبت شود می گویم، پلیس هرگز مرا متهم نکرد.
Just for the record, my title is Dr.
صرفا جهت اطلاع عنوان من دکتر است.
(فعل) نوشتن، ضبط کردن، ثبت کردن – رکورد گرفتن، ثبت کردن (مثال سوم)
software packages which record the details of your photographs
بست های نرم افزاری که جزئیات عکس های شما را ثبت می کند
The group has just recorded a new album.
این گروه به تازگی یک آلبوم ضبط کرده است.
The thermometer recorded a temperature of 40°C.
دماسنج دمای 40 درجه سانتی گراد را ثبت کرد.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: