معنی فارسی و جمله با note + تلفظ صوتی

a handwritten note

یک نوشته دست نویس

His secretary took notes during our meeting.

منشی او در طول جلسه نت برداری می کرد.

high/low notes

نت های بلند/کوتاه

There was a note of doubt in her voice.

یک احساس تردید در صدایش وجود داشت.

On a slightly different note, let’s talk about money issues.

خوب بیایید کمی موضوع را تغییر دهیم و درباره مشکل پول حرف بزنیم. (on a different note اصطلاحی است که برای تغییر موضوع در یک سخنرانی یا جلسه به کار میرود تا مثلا توجه ها را به خود جلب کند و موضوع را تغییر دهد)

It's good to finish on a positive note.

خوب است که یک حال خوب کار را تمام کنیم.

The meeting ended on an optimistic note.

جلسه با یک احساس خوش بینانه به پایان رسید.

The party ended on a high note.

میهمانی با یک حال خوب به پایان رسید.

There was nothing of note in the report.

چیز مهمی در گزارش وجود نداشت.

a scientist of note

یک دانشمند مهم

Please note that we will be closed on Saturday.

لطفاً توجه داشته باشید که ما در روز یکشنبه تعطیل خواهیم بود.

Let me note down your telephone number.

اجازه دهید شماره تلفن شما را یادداشت کنم.

It is noted that the available treatments for this condition remain expensive.

به این اشاره شد که درمان های در دسترس برای این بیماری گران باقی می مانند.