برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با doubt
ترجمه و جمله با doubt
(اسم) تردید، شک - beyond doubt اینکه بگویید چیزی قطعا درست است - no doubt about it هیچ شکی نیست که، هیچ شکی در آن نیست - give someone the benefit of the doubt باور کردن کسی یا پذیرفتن حرف کسی با وجود تردید (مثال سوم)
If you have any doubt about her ability, don’t hire her.
اگر تردیدی درباره توانایی های او داری، استخدامش نکن.
There’s no doubt that the show will be successful.
تردیدی نیست که این برنامه موفق خواهد بود.
She might be lying, but we have to give her the benefit of the doubt and accept what she says for now.
او ممکن است دروغ بگوید ولی الان باید او را باور کنیم و حرفش را بپذیریم.
doubt
فعل
doubts; doubted; doubting
(فعل) شک داشتن، تردید داشتن
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: