برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با forward + تلفظ صوتی
ترجمه و جمله با forward
(قید) به طرف جلو، به جلو – به بعد (مثال دوم) - look forward to با علاقه انتظار چیزی را کشیدن
یک حرکت ناگهانی رو به جلو
from that time forward
از آن زمان به بعد
They're looking forward to their vacation.
آن ها منتظر تعطیلات خود هستند.
(قید – ادامه بررسی معنی واژه) bring forward الف: نشان دادن، مطرح کردن ب: جلو انداختن زمان چیزی - come forward قدم جلو گذاشتن، ادعای انجام کاری را کردن، پا پیش گذاشتن - forward of جلوی چیزی - know (something) backward and forward کاملا درباره چیزی اطلاع داشتن - put forward پیشنهاد کردن - put your best foot forward خیلی خوش رفتاری کردن
forward
صفت
(صفت) نزدیک یا جلوی چیزی – خیلی بی ادب یا بی حیا
forward
فعل
forwards; forwarded; forwarding
(فعل) فرستادن چیزی مانند یک پیامی که دریافت کرده اید به کس دیگر – کمک کردن به پیشرفت کسی (مثال دوم)
forward
اسم
forwards
(اسم) مهاجم در ورزش
a soccer forward
یک مهاجم فوتبال
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: