عضویت

تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با wake

wake

فعل

US /ˈweɪk/

wakes; woke /ˈwoʊk/ همچنین waked /ˈweɪkt/ ; woken /ˈwoʊkən/ or waked همچنین woke; waking

(فعل) بیدار شدن از خواب، بیدار کردن از خواب - wake up الف: بیدار کردن یا بیدار شدن (مثال سوم) ب: اینکه به کسی بگویید که هوشیار باشد و توجه کند (مثال چهارم)

Try not to wake the baby.

سعی کنید یک کودک را از خواب بیدار نکنید.

She went upstairs to wake John.

او به طبقه بالا رفت تا جان را بیدار کند.

Sara usually wakes up at 7 O'clock.

سارا معمولا ساعت 7 از خواب بیدار می شود.

Companies need to wake up and pay attention to the public's increasing concern about the environment.

شرکت ها باید بیدار شوند و به افزایش نگرانی عمومی در خصوص محیط زیست توجه کنند.

(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) wake up and smell the coffee حقیقت موقعیت خود را درک کردن، شرایط را درک کردن

You'll have to wake up and smell the coffee. The world is a very hard, cruel place.

تو باید شرایط را درک کنی. این جهان جای خیلی سخت و بی رحمی است.

wake

اسم

wakes

(اسم) in the wake of something اینکه اتفاقی پس از یک اتفاق دیگر رخ دهد یا در نتیجه چیزی رخ دهد (مثال اول) - in somebody’s/something’s wake پشت سر یا بعد از کسی یا چیزی (مثال دوم) – احیایی که برای یک مرده می گیرند

Famine followed in the wake of the drought.

قحطی پس از خشکسالی آمد.

A group of reporters followed in her wake.

گروهی از خبرنگاران پشت سر او آمدند.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها