koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با follow

follow

فعل

US /ˈfɑːloʊ/

follows; followed; following

(فعل) به دنبال رفتن یا آمدن – بعد از چیزی آمدن (مثال دوم) – بعد از چیزی یا در نتیجه چیزی رخ دادن

She followed us into the kitchen.

او به دنبال ما وارد آشپزخانه شد.

Spring follows winter.

بهار بعد از زمستان می آید.

We were not prepared for what followed.

ما برای آنچه بعد از اتفاق افتاد آماده نبودیم.

(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) به جلو حرکت کردن در یک خیابان یا مسیر و غیره – دنبال کردن علاقه و غیره (مثال دوم) – فهمیدن منظور و منطق چیزی یا کسی

You should follow the main highway until you see signs for the stadium.

شما باید به حرکت در بزرگراه ادامه دهید تا تابلوی استادیوم را ببینید.

He followed her career with interest.

او با علاقه کارش را دنبال کرد.

I'm sorry—I don't follow.

ببخشید – من نمی فهمم.

(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) follow suit همان کار کس دیگر را انجام دادن (مثال اول) - as follows برای معرفی یک لیست (مثال دوم) - follow your nose الف: به احساس خود اعتماد کردن ب: مسیر و جهت مستقیم را رفتن (مثال سوم)

Her sister went to college, and he followed suit.

خواهر او به دانشگاه رفت و او هم همین کار را کرد.

The winners are as follows - Jim, John, and Jessy.

برندگان: جیم، جان و جسی هستند.

Just follow your nose and you'll see the garage.

دقیقا مسیر مستقیم را برو و گاراژ را خواهی دید.

(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) follow in sb's footsteps همان کار نفر قبلی را کردن - follow through الف: آنچه نیاز است را برای اتمام کاری انجام دادن (مثال اول) ب: کامل کردن ضربه زدن به توپ یا پرتاب کردن آن با همراه کردن دست ها و پا ها در همان مسیر ضربه. این کار یک تکنیک است که به افزایش قدرت ضربه کمک میکند و همچنین جلوی آسیب دیدگی بازیکن را هم میگیرد (Follow-through اسم – تکنیکی که گفته شد) - follow sth up بیشتر درباره چیزی فهمیدن یا اقدام بیشتری مرتبط با آن انجام دادن (مثال دوم)

She feared they would follow through on their threat.

او می ترسید که آن ها تهدید خود را عملی کنند.

Please follow up on Mr. Bourne and his activities.

لطفا درباره آقای بورن و فعالیت هایش بیشتر اطلاعات جمع کنید.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها