برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با system + تلفظ صوتی
ترجمه و جمله با system
(اسم) یک گروه از بخش های به هم مرتبط که با هم کار می کنند یا با هم حرکت می کنند، سیستم (دو مثال اول) – بدن یک فرد یا حیوان یا بخشی از بدن یک فرد یا حیوان (مثال سوم و چهارم) - the system سیستم یا حکومتی که مردم را کنترل می کند (این واژه معمولا بار منفی دارد – مثال آخر)
an alarm system
یک سیستم هشدار
the healthcare system
سیستم سلامت
the male reproductive system
سیستم تولید مثل جنس نر
No drugs were found in his system.
دارویی در بدن او پیدا نشد.
تو نمی توانی سیستم را شکست دهی.
(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) all systems go اینکه بگویید درباره چیزی همه چیز خوب پیش می رود - a shock to the/your system چیزی که ناگهان رخ می دهد و معمولا تاثیر بدی دارد - get it out of your system الف: انجام کاری که به خلاص شدن از چیزی یا احساس ناخوشایندی به شما کمک می کند (مثال اول) ب: اینکه کاری را انجام دهید تا عطش انجام آن در شما فرو کش کند - the buddy system پیمان، کمک یا همکاری
I couldn't get the feelings of guilt out of my system.
من نمی توانم از احساس گناه رهایی یابم. (هر کاری می کنم نمی شود)
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: