معنی natural به فارسی | دیکشنری آموزش زبان انگلیسی کوبدار
مجموعه های آموزش زبان انگلیسی کوبدار:
1: آموزش 504 واژه ضروری زبان انگلیسی 2: آموزش لغات پرکاربرد جهت شرکت در آزمون های زبان انگلیسی(صفت) طبیعی (دو مثال اول) – بدون مواد شیمیایی اضافی (مثال سوم) – ذاتی، فطری (داشتن یک توانایی یا استعداد مادرزادی)
او به دلایل طبیعی مرد.
natural disasters
بلاهای طبیعی
natural foods
غذاهای طبیعی
a natural athlete
یک ورزشکار ذاتی
(صفت – ادامه بررسی معنی واژه) معمول، قابل انتظار (مثال اول) - be/act/look natural طبیعی رفتار کن – مرتبط از طریق خون (اصلی – مثال سوم)
a natural reaction
یک واکنش قابل انتظار (طبیعی)
Be cool, be natural.
آرام باش، طبیعی رفتار کن.
his natural parent
والدین اصلی او
(صفت – ادامه بررسی معنی واژه) بر اساس حس تشخیص خوب و بد (غریزی) – نت عادی در موسیقی