برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با lie + تلفظ صوتی
ترجمه و جمله با lie
lie
فعل
lies; lay /ˈleɪ/ ; lain /ˈleɪn/ ; lying /ˈlajɪŋ/ ---
: (مثال آخر در بخش اول) در معنی دروغ گفتن به شکل مقابل است
lies; lied; lying
(فعل – lay گذشته ساده این فعل است که نباید با واژه مستقل lay اشتباه گرفته شود – lain اسم مفعول و lying شکل استمراری lie هستند) دراز کشیدن، خوابیدن – قرار داشتن در یک مکان یا موقعیت یا مسیر (مثال چهارم) – بودن یا باقی ماندن در یک حالت یا شرایط خاص (مثال پنجم) – دروغ گفتن (مثال آخر)
She likes to lie in bed all day.
من دوست دارم تمام روز را روی تخت دراز بکشم.
I had lain there for some time before getting up.
مدتی قبل از بیدار شدن، آنجا دراز کشیده بودم.
She lies awake at night, worrying.
او نگران، شب ها را بیدار دراز می کشد.
The mountains lay between us and our goal.
آن کوه بین ما و هدفمان قرار داشت.
The book was lying open on the desk.
آن کتاب، باز روی میز باقی مانده بود.
مسیر ما به سمت غرب بود.
You lied to me.
تو به من دروغ گفتی.
lie
اسم
lies
(اسم) دروغ
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: