
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
فقط تا 31 خرداد امکان خرید با 40% تخفیف وجود دارد
معنی و مثال با lay - دیکشنری مفهومی کوبدار
ترجمه و تحلیل lay
(فعل) چیزی پایین و روی یک سطح معمولا صاف قرار دادن – پهن کردن (مثال دوم) – چیزی را آماده کردن
او کتش را روی یک صندلی گذاشت. (laid -- /leɪd/)
We’re having a new carpet laid in the hall next week.
ما هفته آینده یک فرش جدید در سالن پهن می کنیم.
lay a trap
آماده کردن یک تله
(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) تخم گذاری کردن – شرط بندی کردن با پول (مثال دوم) – برای تاکید کردن و بعد از یک اسم می آید تا فعل مربوط به آن اسم را بیان کند
old chickens that no longer lay
مرغ های پیری که دیگر تخم نمی گذارند
I think he’ll come, but I wouldn’t lay money on it.
به نظرم او می آید ولی روی این شرط نمی بندم.
to lay the blame on somebody
کسی را مقصر دانستن (در واقع این جمله به این صورت ترجمه می شود to blame somebody و واژه lay تنها تاکید را بیشتر می کند)
فقط تا 31 خرداد امکان خرید با 40% تخفیف وجود دارد
ارسال پستی کلیه آموزشهای برق، دوربین مداربسته، دربازکن تصویری و صوتی و نور مخفی به صورت یکجا با تخفیف ویژه. برای اطلاع از شرایط از طریق این لینک با ما ارتباط بگیرید.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: