koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با every

every

صفت

US /ˈɛvri/

(صفت) هر، همه – هر (برای نشان دادن تکرار – مثال دوم)

They’re open every day.

آن ها هر (همه) روز باز هستند.

Computers perform millions of calculations every second.

کامپیوترها در هر ثانیه میلیون ها محاسبه انجام می دهند.

(صفت – ادامه بررسی معنی واژه) at every turn هر بار که کسی برای کاری تلاش میکند (مثال اول) - each and every تاکید روی each - every bit به همان اندازه، به اندازه کسی یا چیزی (مثال دوم) - to have every expectation of something خیلی به چیزی مطمئن بودن یا اعتقاد داشتن - every man for himself هر کسی به فکر خودش است - every now and then/again یا every once in a while یا every so often گاهی اوقات (مثال سوم) - every which way الف: در همه جهات ب: همه جا

They opposed him at every turn.

آن ها هر بار با او مخالفت می کردند.

I'm every bit as talented as Jim.

من به اندازه جیم با استعداد هستم.

They still see each other every now and then.

آن ها هنوز هم گاهی اوقات یکدیگر را میبینند.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها