برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با perform
ترجمه و جمله با perform
(فعل) انجام دادن یا اجرا کردن کاری که به مهارت یا آموزش نیاز دارد (سه مثال اول) – راضی کننده بودن (مثال آخر)
Last year I performed a song in Faddach Music academy.
سال گذشته من آهنگی را در آکادمی موسیقی فدچ اجرا کردم.
He performed the role of Romeo.
او نقش رمئو را اجرا کرد.
to perform a function/duty
انجام یک عمل/وظیفه
The car performed poorly during the tests.
این خودرو در طول آزمایش ها راضی کننده عمل نکرد. (در این کاربرد، perform با قیدهای well یا badly یا poorly و غیره همراه است)
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: