koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با credit

credit

اسم

US /ˈkrɛdɪt/

credits

(اسم) خرید نسیه – اعتبار مالی – اعتبار یا خوش نامی

We bought our sofa on credit.

مبل خودمان را نسیه خریدیم.

The bank refused further credit to the company.

بانک از اعتبار بیشتر برای شرکت خودداری کرد.

Her credit isn't good anywhere now.

الان اعتبار او در هیچ جا خوب نیست.

(اسم – ادامه بررسی واژه) پولی که به حساب بانکی شما افزوده می شود، تراکنش بانکی – اعتبار انجام کاری، تمجید (مثال سوم) – معدل دانش آموز یا دانشجو

A credit of $50 was added to your account.

50 دلار اعتبار به حساب شما واریز شده است.

a credit of £50

یک تراکنش 50 یورویی

We did all the work and she gets all the credit!

ما همگی کار کردیم ولی او همه اعتبار انجام کار را به دست آورد (کسی ما را به حساب نیاورد).

credit

فعل

credits; credited; crediting

(فعل) شارژ کردن حساب بانکی – ستایش کردن، تمجید کردن (مثال دوم) – شناخته شدن یا نسبت دادن یک کار به کسی

$50 000 has been credited to your account.

50 هزار یورو داخل حساب شما شارژ شده است.

He was credited with saving their lives.

او به خاطر نجات جان آن ها مورد ستایش قرار گرفت.

She is credited as being the first woman to play the sport professionally.

او به عنوان اولین زنی که این ورزش را به صورت حرفه ای بازی می کند شناخته می شود.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها