معنی advise به فارسی | دیکشنری آموزش زبان انگلیسی کوبدار
مجموعه های آموزش زبان انگلیسی کوبدار:
1: آموزش 504 واژه ضروری زبان انگلیسی 2: آموزش لغات پرکاربرد جهت شرکت در آزمون های زبان انگلیسی(فعل) توصیه کردن، پند دادن
You are strongly advised to lose some weight.
اکیداً توصیه می شود که مقداری وزن کم کنید.
Sara always advises against hasty actions.
سارا همواره توصیه می کند که اقدامات شتاب زده انجام ندهیم.
They advised against the use of military force.
آن ها توصیه کردند که از نیروی نظامی استفاده نشود.
I advise selling your old boat.
من توصیه می کنم قایق قدیمی خود را بفروشید.