koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با advise

advise

فعل

US /ədˈvaɪz/

advises; advised; advising

(فعل) توصیه کردن، پند دادن

You are strongly advised to lose some weight.

اکیداً توصیه می شود که مقداری وزن کم کنید.

Sara always advises against hasty actions.

سارا همواره توصیه می کند که اقدامات شتاب زده انجام ندهیم.

They advised against the use of military force.

آن ها توصیه کردند که از نیروی نظامی استفاده نشود.

I advise selling your old boat.

من توصیه می کنم قایق قدیمی خود را بفروشید.

(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) به کسی اطلاعات دادن (دو مثال اول) – adviser یا advisor کسی که مشاوره می دهد، مشاور (مثال سوم) - ill–advised (صفت) احمقانه (foolish) - well–advised (صفت) معقول، هوشمندانه

He advised us that the meeting has been postponed.

او به ما خبر داد که جلسه به تاخیر انداخته شده است.

Keep us advised of any new developments.

هر گونه تحولی را به ما اطلاع دهید.

a special adviser to the President on foreign affairs

مشاور ویژه رئیس جمهور در امور خارجه

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها