برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با star + تلفظ صوتی
ترجمه و جمله با star
(اسم) ستاره آسمان (دو مثال اول) – نماد ستاره که معمولا 5 پر دارد (مثال سوم) – مهمترین و مشهور ترین بازیگر یا بازیکن یا چیزی در یک فیلم یا تئاتر یا در یک تیم یا مثلا یک حیوان در باغ وحش یا یک دانشجو و غیره (مثال آخر)
They camped out under the stars.
آن ها در بیرون از خانه و زیر نور ستاره ها چادر زدند.
Just thank your lucky stars you weren’t in the car at the time.
قطعا از ستاره شانس خود تشکر کنید که (خیلی خوش شانس بودید که) در آن هنگام در ماشین ننشسته بودید. (thank your lucky stars خیلی خوش شانس بودن یا احساس خوش شانسی کردن در خصوص چیزی)
How many stars does this hotel have?
این هتل چند ستاره است؟
He's so good—I'm sure he'll be a big star.
او خیلی خوب است – مطمئنم که یک ستاره خیلی بزرگ خواهد شد.
(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) (have) stars in your eyes خیلی امیدوار و هیجان زده در خصوص چیزی (مثال اول) - promise (someone) the stars کار بزرگی را به کسی وعده دادن حتی اگر ممکن نباشد - reach for the stars تلاش کردن برای کاری که بسیار دشوار است (مثال دوم) - see stars سرگیجه داشتن مثلا بعد از دریافت یک ضربه به سر – starless (صفت) بی ستاره – starlike (صفت) ستاره دار یا شکل ستاره
star
فعل
stars; starred; starring
(فعل) مهم ترین نقش را در جایی بازی کردن (مثال اول) – کسی را به عنوان مهمترین اجرا کننده یا بازیگر و غیره در خود داشتن (مثال دوم) – درخشیدن در چیزی (مثال سوم) – ستاره دار کردن یا علامت زدن به شکل ستاره
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: