معنی فارسی و جمله با rock + تلفظ صوتی

504 واژه ضروری زبان انگلیسی رو مفهومی و عمیق یاد بگیر (کلیک کن) آموزش برق ساختمان - کوبدار

ترجمه و جمله با rock

rock

اسم

US /ˈrɑːk/

rocks

(اسم) سنگ، صخره – الماس یا هر جواهر گران قیمت (مثال دوم) – موسیقی راک – برای اینکه چیزی یا کسی را سخت یا محکم یا قابل اتکا و غیره توصیف کنید (مثال سوم) – یک جزء کوچک و سخت از یک ماده مخدر - rock candy نباتی که روی رشته نخ درست شده است (همین نباتی که داخل چای حل می کنیم)

Waves crashed against the rocks.

امواج به صخره ها برخورد می کردند.

The size of that rock on her finger was unbelievable.

اندازه الماس روی انگشت او باورنکردنی بود.

a large sofa, solid as a rock

یک مبل بزرگ، محکم مانند صخره

(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) between a rock and a hard place در یک موقعیت خیلی بد یا دشوار که راه مناسبی برای خروج وجود ندارد - get your rocks off الف: (در مورد یک مرد) به اورگاسم رسیدن ب: احساس لذت عمیقی کردن (مثال دوم) - live under a rock درباره چیزی که خیلی از مردم از آن آگاهی دارند جاهل بودن و ندانستن - on the rocks الف: مشکلات زیادی داشتن در یک رابطه یا کسب و کار (مثال آخر) ب: (درباره نوشیدنی الکی) همراه تکه های یخ

She is caught/stuck between a rock and a hard place.

او در یک موقعیت دشوار گیر افتاده است.

He gets his rocks off listening to rap.

او از گوش دادن به رپ خیلی لذت می برد.

His third marriage was on the rocks.

ازدواج سوم او با مشکلات زیادی همراه شد.

rock

فعل

rocks; rocked; rocking

(فعل) جلو عقب رفتن یا از یک سمت به سمت دیگر رفتن – به شدت لرزیدن (مانند اتفاقی که برای یک خانه در زلزله می افتد) – شکه کردن یا ناراحت کردن (مثال دوم) – بسیار هیجان زده کرد – خیلی خوب بودن (مثال آخر)

He rocked the baby to sleep.

او بچه را تاب می داد تا بخوابد. (مثلا داخل گهواره یا روی پا یا در بغل)

The news of the murders rocked the town.

اخبار آن قتل ها شهر را شکه کرد.

Her new movie rocks!

فیلم جدید او خیلی خوب است!

منابع:

Oxford Learner's Dictionaries Cambridge Dictionary Merriam-Webster Longman Dictionary The Free Dictionary

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها