برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با listen
ترجمه و جمله با listen
(فعل) گوش دادن، توجه کردن - listen for توجه کردن به یک صدا برای شنیدن آن (مثال سوم) - listen in گوش دادن به رادیو یا به چیزی که شما بخشی از آن گفتگو نیستید (مثال چهارم) - listen up دقت کردن یا با دقت گوش دادن (مثال آخر)
Can you really listen to music while you type codes?
آیا واقعاً می توانی وقتی که داری کد می نویسی به موسیقی گوش کنی؟
Listen, there's something I have to tell you.
دقت کن (گوش کن)، موردی هست که باید به تو بگویم.
We listened anxiously for the sound of footsteps.
با نگرانی به صدای قدم ها گوش می دادیم.
They did not know that the police were secretly listening in.
آن ها نمی دانستند که پلیس دارد مخفیانه گوش می دهد.
Everybody listen up! I have to go.
همگی دقت کنند! من مجبورم بروم.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: