برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با presence + تلفظ صوتی
ترجمه و جمله با presence
(اسم) حضور در جایی - in the presence of somebody در حضور کسی یا در مجاورت کسی (مثال سوم) – شخصیت یا هیبت یا جذبه کسی (دو مثال آخر)
the growing presence of women in the political matters
حضور رو به رشد زنان در امور سیاسی
a military presence
حضور نظامی
I asked you not to smoke in my presence.
من از شما خواستم تا در حضور من سیگار نکشید. (نزدیک من)
یک مرد با شخصیتی بزرگ
She has a great screen presence.
او جذبه خیلی خوبی در پرده سینما دارد.
(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) چیزی مانند روح که شما نمی بینید ولی حضور آن را احساس می کنید - make your presence felt/heard/known کسی را از حضور خود یا کسی یا چیزی آگاه کردن (حضور چیزی احساس شود – دو مثال آخر)
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: