koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

بخش های مختلف وب سایت کوبدار
قسمت های مختلف وب سایت آموزشی کوبدار
صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت جستجو در سایت کوبدار
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با list

list

اسم

US /ˈlɪst/

lists

(اسم) لیست

I have a list of things we need to buy for our new office.

من لیستی از وسایلی دارم که باید برای اداره جدید خودمان بخریم.

We were included in the guest list.

ما به لیست میهمان ها اضافه شدیم.

This one is at the top of the list.

این یکی بهترین مورد است.

list

فعل

lists; listed; listing

(فعل) فهرست کردن، لیست کردن – به یک طرف لم دادن یا متمایل شدن (مثال آخر)

The key words are listed below.

لغات کلیدی در پاین لیست شده است.

The animal has been listed as endangered.

این حیوان به عنوان بی خطر لیست شده است.

The ship is listing badly and may sink.

کشتی دارد بدجور متمایل می شود و ممکن است غرق شود.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها