برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با flat + تلفظ صوتی
ترجمه و جمله با flat
(صفت) صاف – (درباره کفش) پاشنه کوتاه یا بدون پاشنه – صاف و پوست کنده، رک، صریح
A desk provides a flat surface to work on.
یک میز سطح صافی برای کار کردن فراهم می کند.
پوشیدن کفش های بدون پاشنه
a flat refusal
امتناع صاف و پوست کنده
(صفت – ادامه بررسی معنی واژه) ثابت در مقدار – (درباره چرخ) پنچر – (درباره نوشیدنی) بدون حباب رو سطح (مثال آخر)
flat
اسم
flats
(اسم) آپارتمان – چرخ پنچر (مثال دوم) - یک علامت در موسیقی نشان می دهد یک نت باید نیم پله پایین تر نواخته شود (بِمُل) – flats کفش بدون پاشنه (مثال آخر)
They have a house in the country and a flat in London.
آن ها یک خانه در دهات و یک آپارتمان در لندن دارند.
We pulled off to the side of the road to change a flat.
ما به بغل جاده کنار زدیم تا چرخ پنچر را عوض کنیم.
She wore a casual dress and flats to the show.
او یک لباس معمولی و کفش بدون پاشنه در آن برنامه پوشید.
flat
قید
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: