برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با appear
ترجمه و جمله با appear
(فعل) به نظر رسیدن، با کاراکتر خاصی نمایان شدن (سه مثال اول) – نمایان شدن، قابل مشاهده شدن (مثال چهارم) – به وجود آمدن یا در دسترس قرار گرفتن یا مورد استفاده قرار گرفتن (مثال آخر)
He appears (= seems/looks) sad.
او ناراحت به نظر میرسید.
There appears to be some mistake.
به نظر چند تا مشکل اینجا وجود داشته باشد.
It appears to us that something should be done.
به نظر ما کاری بهتر است صورت گیرد.
Two days later a rash appeared.
دو روز بعد یک جوش روی پوست نمایان شد.
This condition appears in close to one percent of the population.
این شرایط برای نزدیک به یک در صد از جامعه به وجود می آید.
(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) حضور پیدا کردن، رسیدن (مثال اول) – بازی کردن در یک فیلم یا یک نمایش یا حضور پیدا کردن در یک برنامه (مثال دوم) – چاپ شدن یا نشان داده شدن در یک لیست یا روزنامه یا کتاب و غیره (مثال سوم)
If he hasn't appeared by nine o'clock I'm going without him.
اگر تا ساعت 9 سر و کله او پیدا نشود، بدون او می روم.
She has appeared on many radio and television shows.
او در برنامه های رادیویی و تلویزیونی زیادی حضور پیدا کرده است.
His biography appeared last month.
زندگی نامه او ماه قبل چاپ شد (منتشر شد).
(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) حاضر شدن در دادگاه یا یک جلسه رسمی برای دادن اطلاعات یا پاسخ گفتن به سوالات
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: