
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی و مثال با standard - دیکشنری مفهومی کوبدار
ترجمه و تحلیل standard
(اسم) استاندارد (دو مثال اول) – standards اصول اخلاقی (مثال سوم) – استاندارد یا مبنای مقایسه که کیفیت بقیه چیزها نسبت به آن سنجیده می شوند
به یک استاندارد خاص رسیدن
His work is below standard/is not up to standard.
کار او پایین تر از سطح استاندارد است/در حد استاندارد نیست.
یک مرد با اصول اخلاقی سطح بالا
(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) واحد استاندارد اندازه گیری (دو مثال اول) – پرچمی که در مراسم ها استفاده می شود – آهنگ معروفی که توسط خوانندگان مختلف زیادی خوانده شده است
standard
صفت
(صفت) استاندارد و پذیرفته شده – در اندازه یا شکل یا کیفیت و غیره معمول (مثال دوم) – (مربوط به تلفظ یا املا یا گرامر و غیره) درست از منظر عموم (مثال سوم)
a standard approach
یک رویکرد استاندارد (که غیر معمول یا خاص نیست)
اندازه های استاندارد کفش ها (در اندازه هایی که معمولا پاهای انسان دارند)
standard spelling
یک املای استاندارد
(صفت – ادامه بررسی معنی واژه) مورد استفاده و پذیرفته شده به دلیل کیفیت بالا
a standard book
یک کتاب استاندارد (که در موضوع خاصی مورد اتفاق همه متخصصان آن زمینه است)
ارسال پستی کلیه آموزشهای برق، دوربین مداربسته، دربازکن تصویری و صوتی و نور مخفی به صورت یکجا با تخفیف ویژه. برای اطلاع از شرایط از طریق روش های معرفی شده در این لینک پیام بدهید.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: