عضویت عضویت در سایت

تماس تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با standard

standard

اسم

US /ˈstændɚd/

standards

(اسم) استاندارد (دو مثال اول) – standards اصول اخلاقی (مثال سوم) – استاندارد یا مبنای مقایسه که کیفیت بقیه چیزها نسبت به آن سنجیده می شوند

to reach a certain standard

به یک استاندارد خاص رسیدن

His work is below standard/is not up to standard.

کار او پایین تر از سطح استاندارد است/در حد استاندارد نیست.

a man of high moral standards

یک مرد با اصول اخلاقی سطح بالا

(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) واحد استاندارد اندازه گیری (دو مثال اول) – پرچمی که در مراسم ها استفاده می شود – آهنگ معروفی که توسط خوانندگان مختلف زیادی خوانده شده است

a standard of height

یک استاندارد اندازه گیری قد

industry standards

استانداردهای صنعتی

standard

صفت

(صفت) استاندارد و پذیرفته شده – در اندازه یا شکل یا کیفیت و غیره معمول (مثال دوم) – (مربوط به تلفظ یا املا یا گرامر و غیره) درست از منظر عموم (مثال سوم)

a standard approach

یک رویکرد استاندارد (که غیر معمول یا خاص نیست)

standard sizes of shoes

اندازه های استاندارد کفش ها (در اندازه هایی که معمولا پاهای انسان دارند)

standard spelling

یک املای استاندارد

(صفت – ادامه بررسی معنی واژه) مورد استفاده و پذیرفته شده به دلیل کیفیت بالا

a standard book

یک کتاب استاندارد (که در موضوع خاصی مورد اتفاق همه متخصصان آن زمینه است)

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها