koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با silver

silver

اسم

US /ˈsɪlvɚ/

silvers

(اسم) نقره، هر چیزی از جنس نقره – سکه نقره (مثال سوم) – رنگ نقره ای (مثال چهارم)

Shall we use the silver (= knives, spoons, plates, etc. made of silver) for dinner tonight?

برای شام امشب، حتما باید از وسایل از جنس نقره استفاده کنیم؟

silver medal

مدال نقره (در مسابقات به نفر یا گروه دوم)

a bag of silver

یک کیسه نقره

the shimmering silver of the moon

رنگ نقره ای سوسو زننده ماه

silver

صفت

(صفت) نقره ای، از جنس نقره، به رنگ نقره – بیست و پنجمین سالگرد چیزی مانند ازدواج - be born with a silver spoon in your mouth در یک خانواده متمول به دنیا آمدن (مثال آخر)

a silver belt

کمربند نقره ای

a silver coin

یک سکه نقره

a silver car

یک خودروی نقره ای رنگ

She's wealthy now but she wasn't born with a silver spoon in her mouth.

او الان ثروتمند است ولی در یک خانواده متمول به دنیا نیامده بود.

silver

فعل

silvers; silvered; silvering

(فعل) نقره اندود کردن چیزی مانند پشت آینه یا پوشاندن چیزی با نقره – به رنگ نقره ای درآوردن – silvered (صفت) نقره اندود شده (مثال آخر)

The whole sheet was silvered to produce a decorative mirror.

تمام آن صفحه نقره اندود شد تا یک آینه منعکس کننده تولید شود.

The brilliant moon silvered the turf.

ماه تابان، چمن را به رنگ نقره درآورد.

large silvered candlesticks

شمعدان های بزرگ نقره اندود شده

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها