koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با coin

coin

اسم

US /ˈkoɪn/

coins

(اسم) سکه - the other/opposite/flip side of the coin آن روی سکه، جنبه دیگر چیزی، از طرف دیگر (مثال دوم) - toss/flip a coin برای تصمیم گیری سکه پرتاب کردن، شیر یا خط کردن - two sides of the same coin دو روی یک سکه (مثال سوم)

Let’s flip a coin to see who goes first.

بیایید سکه بیاندازیم تا ببینیم چه کسی اول برود.

I know you'd like to go, but the other side of the coin is that someone has to stay with the baby.

من میدانم که تو دوست داری بروی ولی از طرفی یک نفر باید پیش این بچه بماند.

These two problems may seem unrelated but they are really two sides of the same coin.

این دو مشکلات ممکن است که غیر مرتبط به نظر برسند ولی در حقیقت آن ها دو روی یک سکه هستند. (کاملا مرتبط هستند)

coin

فعل

coins; coined; coining

(فعل) ابداع کردن یک واژه یا اصطلاح - to coin a phrase اینکه بگویید که جمله ای را که دارید استفاده میکنید را خیلی ها شنیده اند، به قول معروف (مثال اول) – سکه ضرب کردن - coin money/coin it (in) به سرعت پول زیادی بدست آوردن

Oh well, no news is good news, to coin a phrase.

اوه خب، به قول معروف، اینکه هیچ خبری نشده است خودش یک خبر خوب است. (به فرض، کسی گم شده و پزشکی قانونی هیچ خبری از او ندارد و این یعنی که او احتمالا زنده است. پس اینکه خبری از پزشکی قانونی نشده، همین یک خبر خوب است.)

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها