معنی فارسی و جمله با produce + تلفظ صوتی

Dairy goods and beef are produced in the country.

کالاهای لبنی و گوشت گاو در دهات تولید می شود.

He has produced many albums.

او آلبوم های زیادی را تهیه کرده است. (او هزینه تولید آلبوم های زیادی را پرداخت کرده است)

He produced his ID for the security guard.

او شناسه خود را به آن نگهبان نشان داد.

These reforms will produce little change.

این اصلاحات باعث تغییراتی خواهد شد.

New drugs are producing remarkable results.

داروهای جدید نتایج خارق العاده ای ایجاد می کنند.

fresh local produce

محصولات باغی تازه

dairy produce

محصولات لبنی