برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با practice
ترجمه و جمله با practice
(فعل - در بریتیش practise) تمرین کردن – زندگی کردن طبق سنت ها و تعالیم مذهبی – انجام دادن یا پرداختن به کاری که نیاز به آموزش دارد
practice
اسم
practices
(اسم - در بریتیش practise) تمرین (دو مثال اول) – چیزی که به صورت معمول یا مرتب رخ می دهد (عادت، خو) – عمل، انجام (در مقابل ایده یا تئوری – مثال آخر)
They'll get better with practice.
آن ها با تمرین بهتر می شوند.
My practices usually last three hours.
تمرینات من معمولا سه ساعت طول می کشد.
It was his usual practice to buy a newspaper every morning on the way to the office.
این عادت معمول او است که هر صبح در راه رسیدن به محل کارش یک روزنامه بخرد.
She's determined to put her new ideas into practice.
او مصمم است که ایده های جدید خود را عملی کند.
(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) حرفه یا کسب و کار پزشکی یا وکالت یا محل کسب و کار پزشکی (مطب) یا وکالت (دفتر) - in practice در عمل (مثال دوم) - private practice مطب خصوصی (توسط خود آن فرد اداره می شود) یا دفتر وکالت خصوصی - general practice مطب عمومی (بیماری های معمولی را مداوا می کنند) یا دفتر وکالت عمومی (که همه نوع پرونده را بررسی می کنند) - family practice مطب خانواده که همه سنین را پوشش می دهند
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: