koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

بخش های مختلف وب سایت کوبدار
قسمت های مختلف وب سایت آموزشی کوبدار
صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت جستجو در سایت کوبدار
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با master

master

اسم

US /ˈmæstɚ/

masters

(اسم) یک فرد خیلی ماهر، استاد، چیره دست (مثال اول) – ارباب (کسی که خدمتکار و غیره دارد – مثال دوم و سوم) – صاحب (مثل صاحب یک حیوان خانگی)

a work of art by a true master

یک کار هنری توسط یک استاد واقعی

You’ll have to ask the master’s permission.

شما باید اجازه ارباب را بگیرید.

the master and mistress of the house

ارباب و خانوم بزرگ خانه

A dog is always obedient to its master

یک سگ همیشه تابع صاحبش است.

(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) کاپیتان یا ناخدای کشتی – یک معلم مرد – کسی که مدرک استادی دارد

a ship's master

یک ناخدای کشتی

the physics master

معلم فیزیک

a master of arts

استاد هنر

(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) نسخه اصلی یک چیزی ضبط شده

I gave him the master to copy.

من کپی اصلی را به او دادم.

master

فعل

masters; mastered; mastering

(فعل) ماهر شدن، یاد گرفتن، فهمیدن – موفق شدن در کنترل یک احساس (مثال دوم)

They quickly mastered new technologies.

آن ها به سرعت تکنولوژی های جدید را یاد گرفتند.

He had learned to master his fear of heights.

او یاد گرفت ترسش از ارتفاع را کنترل کند.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها