koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

بخش های مختلف وب سایت کوبدار
قسمت های مختلف وب سایت آموزشی کوبدار
صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت جستجو در سایت کوبدار
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با freeze

freeze

فعل

US /ˈfriːz/

freezes; froze /ˈfroʊz/ ; frozen /ˈfroʊzn̩/ ; freezing

(فعل) یخ زدن – خیلی سرد شدن، یخ کردن (مثال سوم)

It's so cold that even the river has frozen.

هوا به قدری سرد است که حتی رودخانه یخ زده است.

The pipes have frozen, so we've got no water.

لوله ها یخ زده بودند و ما آب نداشتیم.

Every time she opens the window we all freeze.

هر بار که او پنجره را باز می کند ما یخ می زنیم.

(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) حقوق ها یا قیمت ها یا سهام ها را در یک سطح، ثابت کردن. – مسدود کردن حساب یا دارایی و غیره - freeze out منزوی کردن کسی از یک گروه یا فعالیت - frozen stiff الف: خیلی سر ب: خشک شده به دلیل یخ زدگی - when hell freezes over اینکه بگویید چیزی هرگز رخ نخواهد داد (مثال سوم) – freezing (صفت) خیلی سرد (مثال آخر)

Salaries have been frozen for the current year.

حقوق ها برای امسال ثابت شده است.

The company's assets have been frozen.

دارایی های این شرکت مسدود شده است.

I'll give you money when hell freezes over.

من هرگز به تو پول نخواهم داد.

It's freezing outside.

بیرون هوا خیلی سرد است.

freeze

اسم

freezes

(اسم) هوای زیر صفر درجه سانتی گراد – ثابت بودن در ارزش

The fruits were damaged by a freeze in December.

میوه ها به دلیل یخ زدگی در دسامبر دچار آسیب شدند.

a wage freeze

عدم تغییر در حقوق

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها