koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با form

form

فعل

US /ˈfoɚm/

forms; formed; forming

(فعل) جمع شدن در یک نظم یا یک شکل – ساختن یا شکل دادن طی گذشت زمان – به وجود آمدن، شکل گرفتن

Please form a single line.

لطفا در یک خط جمع شوید (فرم بگیرید).

His ideas were not yet fully formed.

ایده های او هنوز به صورت کامل سر و شکل نگرفته است.

The drug can help prevent blood clots from forming.

این دارو می تواند به ممانعت از به وجود آمدن لخته های خونی کمک کند.

(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) بودن

These books form (= are) the backbone of his collection.

این کتاب ها ستون فقرات گالری او هستند.

form

اسم

forms

(اسم) نوع یا شکل چیزی – فرم اداری (مثال دوم) - آمادگی

a popular form of entertainment

نوع محبوبی از سرگرمی

a tax form

یک فرم مالیات

He was in great form and won the golf tournament by 7 strokes.

او در آمادگی خیلی خوبی بود و مسابقات گلف را با 7 ضربه پیروز شد.

(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) take form شکل گرفتن، فرم یافتن

a political movement that first took form in the 1940s

یک جنبش سیاسی که در دهه 1940 شکل گرفت

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها