koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با favor

favor

فعل

US /ˈfeɪvɚ/

favors; favored; favoring

(فعل – در بریتیش به صورت favour نوشته می شود) لطف کردن، حمایت کردن یا طرفداری کردن – چیزی را به کسی دادن (عنایت کردن)

The teacher clearly favors you.

معلم به صورت واضحی به تو لطف کرد.

Most voters favor these tax cuts.

بسیاری از رای دهندگان از این کاهش مالیات طرفداری کردند.

The author favored us with a copy of his latest book.

نویسنده یک نسخه از آخرین کتابش را به ما عنایت کرد.

favor

اسم

favors

(اسم – در بریتیش به صورت favour نوشته می شود) کار مفیدی که برای کسی انجام می دهید (لطف) – حمایت، پذیرش یا محبوبیت (مثال دوم) - هدیه

Can I ask you a favor?

میتوانم از تو یک خواهشی بکنم؟ (میتوانی لطفی در حق من بکنی؟)

Her theories have lost favor.

نظریه های او محبوبیت خود را از دست داده اند.

Small boxes of candy were given out as favors at the wedding.

جعبه های کوچک شیرینی به عنوان هدیه در عروسی به آنها داده می شد.

(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) court someone's favor یا court favor with someone تایید کسی را گرفتن - curry favor with حمایت کسی یا گروهی را بدست آوردن - in favor of الف: حمایت کردن از چیزی (مثال اول) ب: در حمایت از کسی، به نفع کسی (مثال دوم) ج: چیزی را ترجیح دادن (مثال سوم) د: خواستن، تایید کردن - the odds are in your favor احتمال پیروزی با شما است

I'm not in favor of hitting students.

من با تنبیه بدنی دانش آموزان موافق نیستم.

find/rule in favor of somebody

به نفع کس رای دادن

The original proposal was rejected in favor of a new design.

طرح اولیه بخاطر یک طرح جدید رد شد.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها