عضویت عضویت در سایت

تماس تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با contact

contact

اسم

US /ˈkɑːnˌtækt/

contacts

(اسم) ارتباط – تماس بین دو چیز یا دو سطح – افراد یا فرد با نفوذی که می تواند به شما کمک کند (رابط، پارتی)

I don't have much contact with my uncle.

من ارتباط زیادی با عموی خود ندارم.

infections transmitted through sexual contact

عفونت هایی که از طریق تماس جنسی منتقل می شوند

He tried to use his contacts to get a better job in advertising.

او سعی کرد تا از رابط های خود استفاده کند تا شغل مناسب تری در صنعت تبلیغات به دست بیاورد.

(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) لنز چشم – تماس بین دو شی

He lost one of his contacts in the swimming pool.

او یکی از لنزهایش را در استخر شنا گم کرد.

The contact must be maintained for the current to flow.

برای حرکتِ جریان (مثل جریان برق) باید تماس حفظ شود (برقرار باشد).

contact

فعل

contacts; contacted; contacting

(فعل) ارتباط برقرار کردن

I've been trying to contact you all day.

تمام روز داشتم سعی می کردم با شما ارتباط برقرار کنم.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها