معنی bubble به فارسی | دیکشنری آموزش زبان انگلیسی کوبدار
مجموعه های آموزش زبان انگلیسی کوبدار:
1: آموزش 504 واژه ضروری زبان انگلیسی 2: آموزش لغات پرکاربرد جهت شرکت در آزمون های زبان انگلیسی(اسم) حباب یا هر چیز حباب مانند یا قابل تشبیه به حباب - burst someone's bubble خبر بدی را به کسی دادن
bubble
فعل
bubbles; bubbled; bubbling
(فعل) قل قل کردن چیزی مانند آب جوش یا آب گرم کوهستان و غیره، ایجاد حباب کردن (مثال اول) – پر از احساس یا انرژی و غیره بودن (مثال دوم) – جود داشتن به صورت مستمر و عموما پنهان (مثال سوم) - bubble over بسیار هیجان زده یا مشتاق بودن (مثال دوم) - bubble up بیرون زدن، مشخص شدن