عضویت عضویت در سایت

تماس تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با bubble

bubble

اسم

US /ˈbʌbəl/

bubbles

(اسم) حباب یا هر چیز حباب مانند یا قابل تشبیه به حباب - burst someone's bubble خبر بدی را به کسی دادن

When water begins to boil, small bubbles form around the edge of the pot.

وقتی آب شروع به جوشیدن می کند، حباب های کوچکی دور لبه کتری شکل می گیرد.

a stock market bubble

حباب بازار سرمایه

bubble

فعل

bubbles; bubbled; bubbling

(فعل) قل قل کردن چیزی مانند آب جوش یا آب گرم کوهستان و غیره، ایجاد حباب کردن (مثال اول) – پر از احساس یا انرژی و غیره بودن (مثال دوم) – جود داشتن به صورت مستمر و عموما پنهان (مثال سوم) - bubble over بسیار هیجان زده یا مشتاق بودن (مثال دوم) - bubble up بیرون زدن، مشخص شدن

We could hear the water bubbling away in the pot.

ما میتوانستیم صدای قل قل زدن آب درون کتری را بشنویم.

The little boy bubbled (over) with excitement.

آن پسر کوچک پر از خوشی بود. (خیلی سرمست بود)

Resentment was still bubbling inside him.

هنوز درون او کینه وجود داشت.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها