عضویت

تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با black

black

صفت

US /ˈblæk/

blacker; blackest

(صفت) مشکی، سیاه – سیاه پوست، سیاه پوستی (مثال دوم) – (در مورد چای یا قهوه) بدون شکر یا شیر (مثال سوم)

black hats

کلاه های مشکی رنگ

Black Americans

آمریکایی های سیاه پوست

black coffee

قهوه بدون شیر یا شکر

(صفت – ادامه بررسی معنی واژه) بدون امید، تاریک (مثال اول) – بد یا شیطانی (مثال دوم) - black and blue سیاه و کبود (بر اثر ضربه) - not be as black as you are painted به اندازه اعتقاد مردم بد نبودن - paint a black picture of sth/sb روزگار کسی را تیره و تار کردن

The future looked black.

آینده تاریک به نظر میرسید.

a black deed

یک عمل شیطانی

black

اسم

blacks

(اسم) رنگ مشکی، تاریکی (دو مثال اول) - black and white سیاه و سفید (مثل یک عکس سیاه و سفید) – مردم سیاه پوست (مثال سوم) - in the black سود کردن (مثال آخر)

the black of night

تاریکی شب

She often dresses in black.

او معمولا لباس مشکی می پوشد.

laws that discriminated against blacks

قوانین تبعیضی علیه سیاه پوستان

The company has managed to stay in the black for another year.

شرکت توانسته است برای یک سال دیگر نیز سود کند.

black

فعل

blacks; blacked; blacking

(فعل) black out الف: ناگهان از هوش رفتن ب: خط خطی کردن چیزی تا خوانده نشود ج: تاریک کردن جایی د: جلوی پخش برنامه تلویزیونی یا رادیو را گرفتن (مثلا آنتن نمیدهد)

The patient felt very dizzy and blacked out for a few minutes.

بیمار احساس سرگیجه شدیدی کرد و برای چند دقیقه از حال رفت.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها