برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با wire + تلفظ صوتی
ترجمه و جمله با wire
(اسم) سیم، مفتول – سیم برق یا سیم تلفن (مثال دوم) – میکروفون کوچکی که درون لباس جاسازی می کنند (مثال آخر)
a wire fence
یک نرده سیمی (فنس)
Don't touch those wires whatever you do.
هر کاری می کنی به آن سیم ها دست نزن.
an undercover police informer who was wearing a wire
یک خبرچین سری پلیس که میکروفون به خودش نصب کرده بود
(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) تلگرام - go, come, etc. (right) down to the wire اینکه بگویید نتیجه چیزی در پایان معلوم می شود یا برای آن تصمیمی گرفته می شود (دو مثال اول) - get/have your wires crossed الف: گیج شدن کسی، قاطی کردن مسائل (مثال سوم) ب: خط تو خط شدن تلفن
The game was very close and went right down to the wire.
آن بازی خیلی نزدیک بود و نتیجه تا پایان مشخص نبود. (یعنی قابل پیش بینی نبود – یکی از معانی کم کاربرد wire نوار خط پایان یک مسابقه مانند دو است که همین معنی این اصطلاح را ساخته است)
The election went/came (right) down to the wire.
نتیجه انتخابات تا پایان مشخص نبود. (یعنی قابل پیش بینی نبود)
John got his wires crossed about who arrived first. It was Bob, not Gary.
جان درباره اینکه چه کسی اول رسید قاطی کرده بود. باب اول رسید نه گری.
(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) under the wire قبل از پایان چیزی، در لحظات پایانی (مثال اول) - wire to wire از ابتدا تا انتهای یک مسابقه
I got it in just under the wire.
ما درست در لحظات پایانی آن را انجام دادم.
wire
فعل
wires; wired; wiring
(فعل) کابل کشی کردن، سیم کشی کردن (دو مثال اول) – پول واریز کردن الکترونیکی (مثال آخر) – تلگرام کردن
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: