برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با register + تلفظ صوتی
ترجمه و جمله با register
(فعل) ثبت کردن نام خود یا مالکیت چیزی در یک سند رسمی – اندازه گری کردن و ثبت کردن یک مقدار در یک وسیله اندازه گیری (مثال چهارم) – نشان دادن یک احساس با حالت چهره (مثال آخر)
I registered the car in my name.
من این خودرو را به نام خودم ثبت کردم.
He registered the birth of his child.
او تولد بچه اش را ثبت کرد. (در ثبت احوال)
to register at a hotel
نام خود را در یک هتل ثبت کردن (رزرو کردن)
The thermometer registered 60°F.
دماسنج دمای 60 درجه فارنهایت را ثبت کرده است.
چهره او خشم را نشان می دهد. (چهره او از خشم حکایت دارد)
(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) ارسال کردن یک نامه یا بسته با پست - به طور رسمی نظر یا علاقه خود را نشان دادن (مثال دوم) – فهمیدن یا به خاطر آوردن (دو مثال آخر)
a registered letter
یک نامه ارسال شدن
I want to register a protest over their decision.
من می خواهم به تصمیم آن ها اعتراض کنم.
She had told me her name before, but I guess it didn’t register.
او قبلا نام خود را به من گفته بود ولی من آن را بیاد نیاوردم.
She didn't register my presence.
او متوجه حضور من نشد.
register
اسم
registers
(اسم) دفتر ثبت (دو مثال اول) – دانگ صدا – صندوق پول فروشگاه (cash register) - هواکش
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: