برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با joke + تلفظ صوتی
ترجمه و جمله با joke
(اسم) جک، شوخی – کسی یا چیزی که ارزش جدی بودن را ندارد (مثال آخر)
They are always making jokes about his car.
آن ها همیشه درباره ماشین او جک تعریف می کنند.
He thought he could embarrass us, but now the joke is on him.
او فکر می کرد که می تواند ما را خجالت زده کند ولی خودش احمق به نظر رسید.
It's no joke to be lost in the woods.
در جنگل گم شدن اصلا شوخی نیست.
He's always cracking (= telling) jokes.
او همیشه جک تعریف می کند. (یکی از معانی crack لطیفه گفتن است)
That exam was a joke.
آن امتحان یک شوخی بود. (جدی نبود، آسان بود)
joke
فعل
jokes; joked; joking
(فعل) شوخی کردن، جک تعریف کردن (دو مثال اول) - joking aside/apart از شوخی گذشته (مثال آخر)
She joked about how I was always cleaning.
او درباره اینکه من چطور همیشه تمیزکاری می کنم شوخی کرد.
I thought he was joking when he said he might quit, but it turned out that he really meant it.
من فکر کردم که او شوخی می کند وقتی که گفت ممکن است استعفا دهد ولی معلوم شد که واقعاً قصد آن را داشت.
I know I laugh at her but, joking aside, she's very clever.
می دانم که به او خندیدم ولی از شوخی گذشته او خیلی زرنگ است.
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: