koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با grant

grant

فعل

US /ˈgrænt/

grants; granted; granting

(فعل) موافقت کردن با درخواست کسی یا اجازه انجام کاری را به کسی دادن – پذیرفتن یا اعتراف کردن یا موافقت با چیزی علی رغم اینکه ممکن است با نظر شما مخالف باشد (سه مثال آخر)

She granted me an interview.

او موافقت کرد که من با او مصاحبه کند.

We haven't yet been granted access to the archive.

هنوز به ما اجازه دسترسی به آرشیو داده نشده است.

She was granted American citizenship.

او درخواست شهروندی آمریکا را داده است.

I grant that he's a talented writer, but I just don't find his books very interesting.

من می پذیرم که او یک نویسنده با استعداد است ولی فقط من کتابش را چندان جذاب نمی بینم.

The house is not perfect, I grant you that.

این خانه عالی نیست، من در این باره با شما موافقم.

She's a smart woman, I grant you, but she's no genius.

او زن با هوشی است، من با شما موافقم، ولی نابغه نیست.

(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) take (someone or something) for granted قدر چیزی را ندانستن (مثال اول) - take it for granted (that) چیزی را درست فرض کردن (مثال دوم)

We often take our health for granted.

ما اغلب قدر سلامتی خود را نمیدانیم.

He seemed to take it for granted that everyone would do what he told them.

به نظر فرض او این بود که همه از او اطاعت خواهند کرد.

grant

اسم

grants

(اسم) پولی که توسط دولت یا یک شرکت و غیره و با هدف خاصی مانند تحقیق به کسی داده می شود – واگذاری یک زمین از طرف دولت به کسی

a research grant

کمک هزینه تحقیق

a land grant

واگذاری زمین

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها