عضویت عضویت در سایت

تماس تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با appearance

appearance

اسم

US /əˈpirəns/

appearances

(اسم) ظاهر کسی یا چیزی یا موضوعی (سه مثال اول) – دیده شدن، رسیدن (مثال چهارم) – ظاهر شدن، ایجاد، ظهور، پیدایش (مثال آخر)

Appearances can be deceiving.

ظواهر ممکن است فریبنده باشد.

They are very similar in appearance.

آن ها در ظاهر خیلی شبیه هم هستند.

You shouldn’t judge by appearances.

تو نباید از روی ظواهر قضاوت کنی.

The sudden appearance of her daughter startled her.

رسیدن ناگهانی دخترش، او را شگفت زده کرد.

the appearance of buds on the trees

ظاهر شدن جوانه ها روی درختان

(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) نمایش اجرا کردن یا بازی کردن و غیره در تلویزیون یا رادیو یا در یک برنامه یا استیج و غیره، حضور یک فرد معروف در انظار عمومی (مثال اول) - a guest appearance حضور به عنوان میهمان در یک برنامه - a cameo appearance حضور کوتاه یک فرد معروف در یک فیلم و غیره – حضور در دادگاه برای پاسخ دادن به سوالات یا حضور در یک جلسه رسمی برای ارائه اطلاعات و غیره (مثال دوم) - court appearance حضور متهم در دادگاه - keep up appearances ظاهر را نگه داشتن، حفظ آبرو کردن با مخفی کاری و رعایت ظواهر (مثال سوم) - make an appearance یا put in an appearance رفتن به رویداد یا گرد هم آیی و غیره

It was his first public appearance since the election.

بعد از انتخابات این اولین حضور او در انظار عمومی است.

the defendant’s appearance in court

حضور متهم در دادگاه

She just wanted to keep up appearances for the kids.

او فقط میخواست جلوی بچه ها آبرو داری کند.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها