برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با schedule + تلفظ صوتی
ترجمه و جمله با schedule
(اسم) برنامه ریزی، برنامه – لیستی از حرکت پروازها یا قطار ها و غیره (مثال آخر)
Everything went according to schedule.
همه چیز طبق برنامه ریزی پیش رفت.
The peace talks well ahead of schedule.
گفتگوهای صلح به خوبی جلوتر از برنامه است.
class schedule
برنامه کلاسی
a bus/train/airplane/flight schedule
یک لیست حرکت اتوبوس/قطار/هواپیما/پرواز
(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) لیست برنامه های تلویزیون یا رادیو – لیست قیمت ها و نرخ ها
a schedule of postal charges
لیستی از هزینه های پستی
schedule
فعل
schedules; scheduled; scheduling
(فعل) برنامه ریزی کردن – scheduled (صفت) برنامه ریزی شده (مثال آخر)
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: