برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:
از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید
معنی فارسی و جمله با frame + تلفظ صوتی
ترجمه و جمله با frame
(اسم) هیکل یا جثه یک فرد یا حیوان – بدنه یا چهار چوب چیزی (مثال دوم) - قاب، چهار چوب
او یک هیکل (جثه) کاملاً کوچک دارد.
the car's steel frame
بدنه فولادی ماشین
She put his picture in a silver frame.
تصویر او را در یک قاب نقره ای قرار داد.
(اسم – ادامه بررسی معنی واژه) هر یک از تصاویری که به صورت سریالی، یک فیلم را تشکیل می دهند (فریم)
frame
فعل
frames; framed; framing
(فعل) قاب گرفتن، قاب کردن – ایجاد کردن یا تنظیم کردن یک متن یا صوت (مثال دوم) – یک آدم بی گناه را گناه کار جلوه دادن، پرونده سازی کردن، پاپوش دوختن
a framed photograph
تصاویر قاب شده
It was the first state to frame a written constitution.
این اولین ایالتی بود که قانون اساسی مکتوب را تنظیم کرد.
She claims that she was framed.
او مدعی است که برای او پاپوش دوخته اند.
(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) بیان کردن یا اظهار کردن با حرف
برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید: