عضویت عضویت در سایت

تماس تماس با ما
بخش های مختلف وب سایت کوبدار

منو

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با fill

fill

فعل

US /ˈfɪl/

fills; filled; filling

(فعل) پر کردن، پر شدن

The dentist says I need to have four teeth filled.

دندان پزشک می گوید که من باید 4 دندان را پر کنم.

I’m sorry, the position has already been filled.

ببخشید، آن موقعیت شغلی قبلا پر شده است.

(فعل – ادامه بررسی معنی واژه) fill in الف: پر کردن یک فرم یا سند (مثال اول) ب: اطلاعات ارائه دادن (مثال دوم) ج: جای کسی را مدتی که نیست پر کردن fill out الف: بزرگ تر یا سنگین تر شدن ب: پر کردن یک فرم - fill someone's shoes جا یا موقعیت شغلی کسی را گرفتن - fill the bill مناسب بودن

I will fill in the form for you.

من این فرم را برای شما پر میکنم.

He filled us in on the details.

او به ما جزئیات بیشتری ارائه کرد.

fill

اسم

(اسم) یک مقدار تکمیل – چیزی که برای پر کردن چیزی استفاده میشود

She's going to eat her fill.

او میخواد تا جا دارد بخورد.

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها