koobdar.ir

وبسایت آموزشی کوبدار

صفحه اصلی زبان انگلیسی دیکشنری کوبدار کامپیوتر و برنامه نویسی برق و الکترونیک
ورود/ثبت نام تماس با ما جستجو در سایت
معنی کوبدار چیست؟
ورود به حساب کاربری ارتباط با ما

مجله آموزشی کوبدار برگ درخت کوبدار

koobdar.ir

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها

از ما جهت گسترش آموزش های زبان انگلیسی کوبدار حمایت کنید

برای حمایت از ما کلیک کنید

ترجمه و جمله با rough

rough

صفت

US /ˈrʌf/

rougher; roughest

(صفت) (در مورد یک سطح) ناهموار، سخت، زمخت، پر خط و خش – (در مورد صدا) گوشخراش – خشن (مثال آخر)

It was a rough road, full of potholes.

یک جاده ناهموار بود، پر از دست انداز. (pothole -- / ˈpɑːthoʊl/)

His laugh is rough and loud.

خنده او گوشخراش و بلند است.

a rough neighborhood

یک محله خشن (پر از خشونت)

(صفت – ادامه بررسی معنی واژه) طوفانی – سخت یا ناخوشایند (مثال دوم) – غیر دقیق، حدودی (مثال آخر)

It was too rough to sail that night.

هوا برای ماهیگیری در آن شب خیلی طوفانی بود.

He went through a rough period after his divorce.

او بعد از طلاقش وارد یک دوره خیلی سخت شد.

a rough guess/estimate

یک حدس/تخمین حدودی

rough

قید

(قید) سخت گیرانه، با خشونت

playing rough

با خشونت بازی کردن

برای مشاهده لیست آموزش های ویژه کوبدار گزینه زیر را انتخاب کنید:

لیست آموزش ها