معنی collect به فارسی | دیکشنری آموزش زبان انگلیسی کوبدار
مجموعه های آموزش زبان انگلیسی کوبدار:
1: آموزش 504 واژه ضروری زبان انگلیسی 2: آموزش لغات پرکاربرد جهت شرکت در آزمون های زبان انگلیسی(فعل) جمع کردن چیزهای مختلف – دریافت کردن پولی که متعلق به شماست
A crowd of people soon collected at the scene of the accident.
جمعیتی از مردم خیلی زود در محل حادثه جمع شدند.
I’ve got three kids who collect football cards.
من سه تا بچه دارم که کارت های فوتبال را جمع می کنند.
You can begin to collect benefits under Social Security at age 62.
شما می توانید از در سن 62 سالگی شروع به دریافت کردن مستمری های تحت پوشش تامین اجتماعی نمایید.